می خواهم مثالی از جامعه آزاد(نرمافزار آزاد) و جامعه مایکروسافتی بزنم. چند روز پیش برای حل تمرین دانشگاه سراغ ویندوز و #C رفتم. میخواستم پروژه کوچکی را انجام بدم. نصف راه را رفتم و نصفش باقی ماند، که بلد نبودم و بر طبق عادت به گوگل مراجعه کردم. هر چی جستجو کردم راه حل به قول معروف هلویی پیدا نکردم. حالا نکتهای که میخواهم بگویم همینجاست. تقریباً ۸۰-۹۰ درصد موارد من را به یکسری سایت (نه وبلاگ) میبردند. از قیافهشان معلوم بود که متولی آنها حتماً یک شرکت یا یک حداقل آدم جدی (به دنبال منفعت) است، ولی در این طرف قضیه شما در دنیای آزاد به مشکلی برخورد کنید و در اینترنت جستجو کنید، ۵۰-۶۰ درصد موارد شما به وبلاگ راهنمایی میشوید، ۳۰-۴۰ درصد هم به انجمنها و مابقی به سایتهای شرکتی و آدمهای جدی! و در همین وبلاگها به جواب میرسید. شرکتها وقتی یک کار برایشان منفعتی ندارد رهایش میکنند و یا ممکنه شرکتی ورشکست بشود. پس ممکن است سایتی که دارد #C درس میدهد بعد از مدتی تعطیل شود. ولی عشق که تمام نمیشود! این وبلاگها هستند که میمانند. اینجاست که میشود فهمید پایههای نرمافزار های آزاد/متن باز از چی تشکیل شده است. بله درست است جامعه،انسان، عشق.
شرکتها اسپانسر نرمافزار های آزاد میشوند حتی ممکن است متولی آنها هم بشوند. ولی با تمام شدن منفغت و یا ورشکست شدن، پایان عمر نرمافزار نمیرسد. در بدترین حالت یک نرمافزار بدون اسپانسر و متولی میشود. ولی عشق پیدا میشود که آن را توسعه بدهد و زنده نگهش دارد. اگر روزی مایکروسافت تعطیل شود، #C نمیمیرد؟ Windows نمیمیرد؟ حالا میگوییم یک میلیارد عشق بخواهند آنها را توسعه بدهند، چطوری؟ سورسی در اختیار دارند؟ نه. ولی فرض کنید شرکتهای Intel, IBM و غیره از این به بعد نرمافزار های آزاد را ساپورت نکنند. یا مثلاً RedHat, Canonical و غیره که توزیع لینوکس دارند سقط شوند(در این حد!) آیا نرمافزارهای آزاد هم به همین درد مبتلا میشوند؟ مسلماً نه. چون ۱۰۰۰تا عشق (در مقابل یک میلیارد) در این دنیا پیدا میشود که آنها را زنده نگه دارد، که خوب وسیلهاش را هم دارند. اینجاست که ضرورت استفاده از نرمافزارهای آزاد/متنباز مشخص میشود. چون برپایه شرکتها نیستند، که به ساز منفعت شرکت برقصند. برپایه جامعه است. جامعه هیج وقت نابود نمیشود. اگر نابود شود، خوب آن زمان بشریت نابود شده، که آن زمان حالا میخواهد نرمافزار آزاد باشد یا خصوصی. فرقی میکند؟
شرکتها اسپانسر نرمافزار های آزاد میشوند حتی ممکن است متولی آنها هم بشوند. ولی با تمام شدن منفغت و یا ورشکست شدن، پایان عمر نرمافزار نمیرسد. در بدترین حالت یک نرمافزار بدون اسپانسر و متولی میشود. ولی عشق پیدا میشود که آن را توسعه بدهد و زنده نگهش دارد. اگر روزی مایکروسافت تعطیل شود، #C نمیمیرد؟ Windows نمیمیرد؟ حالا میگوییم یک میلیارد عشق بخواهند آنها را توسعه بدهند، چطوری؟ سورسی در اختیار دارند؟ نه. ولی فرض کنید شرکتهای Intel, IBM و غیره از این به بعد نرمافزار های آزاد را ساپورت نکنند. یا مثلاً RedHat, Canonical و غیره که توزیع لینوکس دارند سقط شوند(در این حد!) آیا نرمافزارهای آزاد هم به همین درد مبتلا میشوند؟ مسلماً نه. چون ۱۰۰۰تا عشق (در مقابل یک میلیارد) در این دنیا پیدا میشود که آنها را زنده نگه دارد، که خوب وسیلهاش را هم دارند. اینجاست که ضرورت استفاده از نرمافزارهای آزاد/متنباز مشخص میشود. چون برپایه شرکتها نیستند، که به ساز منفعت شرکت برقصند. برپایه جامعه است. جامعه هیج وقت نابود نمیشود. اگر نابود شود، خوب آن زمان بشریت نابود شده، که آن زمان حالا میخواهد نرمافزار آزاد باشد یا خصوصی. فرقی میکند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر