۱۳۸۷ بهمن ۶, یکشنبه

بود و نبود شرکتها در نرم‌افزار آزاد

می خواهم مثالی از جامعه آزاد(نرم‌افزار آزاد) و جامعه مایکروسافتی بزنم. چند روز پیش برای حل تمرین دانشگاه سراغ ویندوز و #C رفتم. می‌خواستم پروژه کوچکی را انجام بدم. نصف راه را رفتم و نصفش باقی ماند، که بلد نبودم و بر طبق عادت به گوگل مراجعه کردم. هر چی جستجو کردم راه حل به قول معروف هلویی پیدا نکردم. حالا نکته‌ای که می‌خواهم بگویم همینجاست. تقریباً ۸۰-۹۰ درصد موارد من را به یکسری سایت (نه وبلاگ) می‌بردند. از قیافه‌شان معلوم بود که متولی آنها حتماً یک شرکت یا یک حداقل آدم جدی (به دنبال منفعت) است، ولی در این طرف قضیه شما در دنیای آزاد به مشکلی برخورد کنید و در اینترنت جستجو کنید، ۵۰-۶۰ درصد موارد شما به وبلاگ راهنمایی می‌شوید، ۳۰-۴۰ درصد هم به انجمنها و مابقی به سایتهای شرکتی و آدمهای جدی! و در همین وبلاگها به جواب می‌رسید. شرکت‌ها وقتی یک کار برایشان منفعتی ندارد رهایش می‌کنند و یا ممکنه شرکتی ورشکست بشود. پس ممکن است سایتی که دارد #C درس می‌دهد بعد از مدتی تعطیل شود. ولی عشق که تمام نمی‌شود! این وبلاگها هستند که می‌مانند. اینجاست که می‌شود فهمید پایه‌های نرم‌افزار های آزاد/متن باز از چی تشکیل شده است. بله درست است جامعه،انسان، عشق.
شرکتها اسپانسر نرم‌افزار های آزاد می‌شوند حتی ممکن است متولی آنها هم بشوند. ولی با تمام شدن منفغت و یا ورشکست شدن، پایان عمر نرم‌افزار نمی‌رسد. در بدترین حالت یک نرم‌افزار بدون اسپانسر و متولی  می‌شود. ولی عشق پیدا می‌شود که آن را توسعه بدهد و زنده نگهش دارد. اگر روزی مایکروسافت تعطیل شود، #C نمی‌میرد؟ Windows نمی‌میرد؟ حالا می‌گوییم یک میلیارد عشق بخواهند آنها را توسعه بدهند، چطوری؟ سورسی در اختیار دارند؟ نه. ولی فرض کنید شرکتهای Intel, IBM و غیره از این به بعد نرم‌افزار های آزاد را ساپورت نکنند. یا مثلاً RedHat, Canonical و غیره که توزیع لینوکس دارند سقط شوند(در این حد!) آیا نرم‌افزارهای آزاد هم به همین درد مبتلا می‌شوند؟ مسلماً نه. چون ۱۰۰۰تا عشق (در مقابل یک میلیارد) در این دنیا پیدا می‌شود که آنها را زنده نگه دارد، که خوب وسیله‌اش را هم دارند. اینجاست که ضرورت استفاده از نرم‌افزارهای آزاد/متن‌باز مشخص می‌شود. چون برپایه شرکت‌ها نیستند، که به ساز منفعت شرکت برقصند. برپایه جامعه است. جامعه هیج وقت نابود نمی‌شود. اگر نابود شود، خوب آن زمان بشریت نابود شده، که آن زمان حالا می‌خواهد نرم‌افزار آزاد باشد یا خصوصی. فرقی میکند؟

بود و نبود شرکتها در نرم‌افزار آزاد

می خواهم مثالی از جامعه آزاد(نرم‌افزار آزاد) و جامعه مایکروسافتی بزنم. چند روز پیش برای حل تمرین دانشگاه سراغ ویندوز و #C رفتم. می‌خواستم پروژه کوچکی را انجام بدم. نصف راه را رفتم و نصفش باقی ماند، که بلد نبودم و بر طبق عادت به گوگل مراجعه کردم. هر چی جستجو کردم راه حل به قول معروف هلویی پیدا نکردم. حالا نکته‌ای که می‌خواهم بگویم همینجاست. تقریباً ۸۰-۹۰ درصد موارد من را به یکسری سایت (نه وبلاگ) می‌بردند. از قیافه‌شان معلوم بود که متولی آنها حتماً یک شرکت یا یک حداقل آدم جدی (به دنبال منفعت) است، ولی در این طرف قضیه شما در دنیای آزاد به مشکلی برخورد کنید و در اینترنت جستجو کنید، ۵۰-۶۰ درصد موارد شما به وبلاگ راهنمایی می‌شوید، ۳۰-۴۰ درصد هم به انجمنها و مابقی به سایتهای شرکتی و آدمهای جدی! و در همین وبلاگها به جواب می‌رسید. شرکت‌ها وقتی یک کار برایشان منفعتی ندارد رهایش می‌کنند و یا ممکنه شرکتی ورشکست بشود. پس ممکن است سایتی که دارد #C درس می‌دهد بعد از مدتی تعطیل شود. ولی عشق که تمام نمی‌شود! این وبلاگها هستند که می‌مانند. اینجاست که می‌شود فهمید پایه‌های نرم‌افزار های آزاد/متن باز از چی تشکیل شده است. بله درست است جامعه،انسان، عشق.
شرکتها اسپانسر نرم‌افزار های آزاد می‌شوند حتی ممکن است متولی آنها هم بشوند. ولی با تمام شدن منفغت و یا ورشکست شدن، پایان عمر نرم‌افزار نمی‌رسد. در بدترین حالت یک نرم‌افزار بدون اسپانسر و متولی  می‌شود. ولی عشق پیدا می‌شود که آن را توسعه بدهد و زنده نگهش دارد. اگر روزی مایکروسافت تعطیل شود، #C نمی‌میره؟ Windows نمی‌میره؟ حالا میگیم یک میلیارد عشق بخواهند آنها را توسعه بدهند، چطوری؟ سورسی در اختیار دارند؟ نه. ولی فرض کنید شرکتهای Intel, IBM و غیره از این به بعد نرم‌افزار های آزاد را ساپورت نکنند. یا مثلاً RedHat, Canonical و غیره که توزیع لینوکس دارند سقط شوند(در این حد!) آیا نرم‌افزارهای آزاد هم به همین درد مبتلا می‌شوند؟ مسلماً نه. چون ۱۰۰۰تا عشق (در مقابل یک میلیارد) در این دنیا پیدا می‌شود که آنها را زنده نگه دارد. اینجاست که ضرورت استفاده از نرم‌افزارهای آزاد/متن‌باز مشخص می‌شود. چون برپایه شرکت‌ها نیستند، که به ساز منفعت شرکت برقصند. برپایه جامعه است. جامعه هیج وقت نابود نمی‌شود. اگر نابود شود، خوب آن زمان بشریت نابود شده، که آن زمان حالا می‌خواهد نرم‌افزار آزاد باشد یا خصوصی. فرقی میکند؟

۱۳۸۷ دی ۲۹, یکشنبه

جنگ ۲۲ روزه؟

الان که می‌نویسم یکی، دو ساعتی است‌ که اسراییل آتش بس یک طرفه اعلام کرده. BBC
امیدوارم این آتش بس پایدار بمونه، اگر جنگ تموم شده، من این جنگ را، جنگ ۲۲ روزه می‌نامم!! یا مقاومت ۲۲ روزه
22-Day War
حالا هرکی هر اسمی می‌خواد بگه! این اسم کپی رایتش واسه منه. D:
ماهی گیری در آب گل‌آلود!
اینم نتایج گوگل از این واقعه:

فعلا که چیزی نداره. ببینیم بعداً چقدر زیاد میشه.

۱۳۸۷ دی ۲۵, چهارشنبه

زنده باد



«دخترك/ فریاد»
-----------------

بر ساحلِ دریا دختركی است؛ دخترك خانواده‌ای دارد
و خانواده خانه‌ای دارد با دو پنجره
و یك در ...
در دریا ناوی به شكار مردم وقت می‌گذراند
بر ساحلِ دریا: چند نفر
روی شن‌ها می‌افتند،
و دخترك دمی نجات می‌یابد
زیرا دستی از مه ...
دستی كه آسمانی می‌نمود،
او را نجات داد .
دخترك فریاد زد:
پدر!
پدر! برخیز كه بازگردیم،
دریا جای ما نیست!
پدرش امّا
- كه بر سایه‌اش غلتیده بود-
او را پاسخی نگفت.
در تند بادِ غروب
خون، ابرها را فرا گرفت
و نخلستان را نیز
فریاد ،
دخترك را از زمین برگرفت
به دورتر از ساحلِ دریا
دخترك در شب صحرا فریاد زد
پژواك را امّا، پژواكی نبود
و او خود فریادی ابدی شد
در خبری فوری
كه دیگر خبری فوری نبود
آن دم كه هواپیماها بازگشتند
تا خانه‌ای را بمباران كنند
كه دو پنجره دارد
و یك در ....


محمود درویش
مترجم: مهدی فرطوسی

۱۳۸۷ دی ۲۳, دوشنبه

احقاق اهداف


در راستای دستیابی به اهداف شیرازی خدمتگزار کلیه سایتهایی که از زبان ملعون php استفاده می کنند معدوم میشوند. پایان پیام

۱۳۸۷ دی ۱۳, جمعه

قشنگترین صدا

قشنگترین صدا

یک شهر آرام،
یک روز ابری،
فصل پاییز،
صدایی وهم‌آلود از شهر در پس زمینه،
بالای درخت کاج،
قار قار کلاغ.



این متن را خودم گفتم و کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز است.